
دانلود سریال The Spirealm 2024
نام ها: بازی مرگبار
محصول: 2024 چین از شبکه iQiyi
ژانر: رازآلود | ترسناک | کمدی | فانتزی
تاریخ پخش: Feb 2, 2024
قسمت ها: 38
روز های پخش: جمعه
مدت زمان: 40 دقیقه
وضعیت: تمام شده
بازیگران:
Xia Zhi Guang – Huang Jun Jie – Liu Ruo Gu
قسمت آخر اضافه شد.
زیرنویس انگلیسی قسمت آخر اضافه شد.
خلاصه داستان: یک طراح بازی واقعیت مجازی که با چالش های زیادی روبرو شده، تصمیم می گیرد که زندگی خود را تغییر دهد، به همین دلیل از شغلش استعفا می دهد. ولی پس از آن یک تصادف رانندگی او را وارد یک دنیای مرموز و غیرمنتظره می کند جایی که در آنجا راهرویی با 12 دروازه آهنی وجود دارد. او با هدایت یک شخصیت مرموز، در این قلمرو خطرناک حرکت می کند و به استقبال دنیای مرموز می رود.
.
.
اطلاعات بیشتر سریال
امتیاز: 8.7 از 10 (میزان آراء: 1,061 نفر)
سازندگان سریال:
نویسندگان:
کارگردانان:
Danny Pang
سایر عناوین سریال:
عنوان بومی سریال:
致命游戏
عنوان های دیگر سریال:
Death Kaleidoscope
Kaleidoscope of Death
Virtual Reality
Zhi Ming You Xi
Si Wang Wan Hua Tong
Ling Jing
死亡万花筒
灵境
致命游戲
死亡萬花筒
靈境
.
.
لینک مستقیم
.
زیرنویس سریال
.
زیرنویس انگلیسی
.
آهنگ های سریال
Part.1
زیرنویس فارسی نمیزنید :((( ؟
من دلم تنگه😭😭😭
کسی ترجمه این فیلمو گردن نمیگیره؟؟
لانجو میخوام
واقعا میخوام
💔
سلام
میخواستم یه توضیح و برداشتم رو راجع به داستان سریال بگم، امیدوارم مفید باشه و بیننده های سریال خوششون بیاد
این خلاصه سریاله اما چندتا نکته وجود داره، اول اینکه چرا جیوشی وارد این دنیا میشه؟ و چرا بقیه این دنیارو به خاطر نمیارن؟
دو تا جواب وجود داره، یکی اینکه بازی مکانیسمی داشته که به طور خودکار بعد از پاک شدن بازی حافظه تمام افرادی که واردش شدن رو پاک میکنه و دومی اینکه از اول بازی وجود نداشته و تمام این اتفاقات رو جیوشی به خاطر اینکه در شرف مرگ بوده تجربه کرده و بقیه کلا ازش خبر ندارن. من به شخصه فکر میکنم باتوجه به روند داستان مورد دوم صدق میکنه.
حالا دوباره یه چرا وجود داره، چرا جیوشی این اتفاقات رو تجربه میکنه؟ دو تا جواب هست یکی اینکه این یه مسئله ماورایی هست و از یه دنیای معنوی کنترل میشه (مشابه داستانی که تو رمان نقل میشه که افرادی وارد دنیای درها میشن که در شرف مرگ باشن)، جواب دوم اینکه همه اینا تو ناخودآگاه جیوشی از قبل بوده، اون از چند سال قبل آرزوی طراحی بازی، داشتن یه دوست و همراه واقعی، روابط دوستانه پایدار و تجربه هیجان و رقابت رو داشته و چون در شرف مرگ بوده ذهنش همه اینارو تصور کرده و بعدا برای رسیدن بهش تلاش کرده و این تجربه کمکش کرده بفهمه واقعا از زندگیش چی میخواد، من اینجا هم مورد دوم رو انتخاب میکنم و به نظرم به روند داستان سریال نزدیکتره.
در نهایت این سریال با وجود ماهیت گیج کننده اش به شدت توصیه میشه، خیلی دیالوگ های قشنگی داره و روابط داخلش خیلی زیباست. همین طور صحنه های اکشن جذاب و محیط های متفاوت و قشنگی داره و ارزش یکبار دیدن رو داره.
ببخشید کامنتم طولانی شد، نظر شما چیه؟
سلام ادمین گرامی
میخواستم بگم کیفیت صوتی فایلای ۱۰۸۰ خوب نیست و تو بیشتر قسمتا یه جاهایی صدای بازیگرا یا صدای موسیقی قطع
اگر ممکنه اصلاحش کنید
سیدراما اونقدر ندیدم (شاید حدود 30 تا دیده باشم) ولی توی هیچکدوم انقدر کاراکترهای زن بد نوشته نشده بودن!
چرا دخترهای این سریال این طورین؟ همشونو ضعیف، لوس، بیخاصیت و به شدت خنگ نشون میده… واقعا رفته روی اعصابم.
کیدراما هم دیگه خییییلی وقته از ضعیف و لوس نشون دادن کاراکترهای زن دست برداشته.
حیف سریال به این قشنگی که انقدر کم بازدیده
مدتها بود سریالی ندیده بودم که انقدر درگیرم کنه
برام جزو ۵ تای اوله
برام سواله اینا چرا وقتی هنوزم همو با اسمای قلابی صدا مینزن وقتی تنهای تنهان. مثلا تو اون پرونده مدرسهه رسما همه مرده بودن غیر این چهارتا کسی نبود اما بازم با جدیت تمام با اسمای قلابی همو صدا میزدن XD
یه پارتهایی از رمان که جالب بودن رو تو اسپویل میذارم
چپتر 37 درِ طبل و خواهر شوجین
به خاطر حواس پرتی دونگیوان، چیوشی آسیب میبینه و جومنگ (بایجیه) یه دعوای درست و حسابی با دونگیوان راه میندازه ولی به محض بیدار شدن چیوشی یهو مودش کلا عوض میشه و نقش جدیدش رو بازی میکنه
نانجو: وااااای شوهر عزیزم! چقدر ترسیده بودم! تو نبودی چقدر ما رو اذیت کردن! بهمون گفتن بیوه و یتیم…
چیوشی: بیوه رو میتونم هضم کنم، ولی یتیم؟
نانجو یکی میزنه پس گردن چیانلی که یه گوشه داشته واسه خودش نون میخورده
نانجو: پسر احمق، بابات داره صدات میکنه
چیانلی در کمال آرامش نونش رو کنار میذاره و یهو: باباااا! تو نبودی مامان رو اذیت کردن. وااای!
چیوشی نمیدونه از دستشون بخنده یا گریه کنه 😂😂
چپتر 46 عشق لی دونگیوان
بعد از اینکه دونگیوان با نانجو توافق میکنه هرازگاهی باید با جومنگ (بایجیه) وارد در بشن، شماره چیوشی رو میگیره و یکسره پیام میده و زنگ میزنه تا درباره جومنگ اطلاعات بگیره. چیوشی خسته میشه و به نانجو شکایت میکنه
نانجو: مزاحمت میشه؟ گوشیتو بده ببینم
و پیامهای دونگیوان رو میبینه
نانجو: محلش نده. خودم مشکل رو حل میکنم
از اون موقع دیگه دونگیوان هیچ پیامی نمیده، فقط یه بار زنگ میزنه معذرت خواهی میکنه و میگه لطفا به جومنگ بگو بازم بهم زنگ بزنه
چیوشی: جومنگ بهت زنگ زده؟ چی گفته؟
دونگیوان: فحش داد. ولی خیلی حس خوبی دارم. بگو بازم زنگ بزنه فحش بده
چپتر 96 زائوزائو برای اکران ویآیپی فیلمش به چیوشی دوتا بلیط داده
سر شام که همه نشستن چیوشی میپرسه: میگم نانجو، دوازدهم این ماه وقت داری؟
نانجو: برای چی؟
چیوشی: زائوزائو بهمون بلیط فیلم جدیدش رو داده
چیانلی با هیجان: زائوزائو؟ میشه منم بیام؟
ییشیه: تو اون روز کار داری!
چیانلی: نه بابا کاری ندارم
ییشیه: وقتی بهت میگم کار داری یعنی کار داری
چیانلی با دلخوری: خیله خب کار دارم
نانجو رو به چیوشی: وقت دارم. میام
چپتر 113 در دهم، صندوق شیطان
یکی از پسرا با جومنگ (بایجیه) تنهایی درباره سرنخهاشون صحبت میکنن.
یکی از دخترا از لینلین میپرسه:حسودیت نمیشه؟
لینلین: برای چی؟ خودش بعدا همه حرفاشون رو برام تعریف میکنه
اون طرف بعد از صحبتشون پسره میپرسه: واقعا تو و لینلین با هم تو رابطهاین؟
جومنگ: بچه کوچیکمون تازه سه سالش شده، بزرگه هم مدرسه میره
پسره با تعجب: مادر بودن واقعا آسون نیست
جومنگ: درسته
و نانجو این بخش از حرفها رو برای چیوشی تعریف نمیکنه