دانلود سریال Such a Good Love 2025

 

نام ها: عشق به این قشنگی

محصول: 2025 چین از شبکه Tencent Video

ژانر: عاشقانه | درام

تاریخ پخش: Apr 2, 2025

قسمت ها: 26

روز های پخش: هر روز

مدت زمان: 45 دقیقه

وضعیت: به اتمام رسیده

بازیگران:

Wang An Yu – Wang Yu Wen – Huang Zi Qi

قسمت آخر اضافه شد.

زیرنویس فارسی قسمت آخر اضافه شد.

خلاصه داستان: ژو شوی بااستعداد و داجی وفادار عاشق یکدیگر می‌شوند. آن‌ها در آپارتمان اجاره‌ای کوچک خود، با وجود تمام سختی‌ها، رویای آینده‌ای بهتر را در سر می‌پرورانند و در لحظات ساده زندگی، شادی می‌یابند. هجده سال بعد، دو جوان متولد دهه ۲۰۰۰ داستان آن‌ها را کشف می‌کنند و به تماشاگران و راویان این عشق تبدیل می‌شوند. برخورد و پیوند این دو نسل، به تأمل و بازنگری در مفهوم عشق می‌انجامد.

.

.

اطلاعات بیشتر سریال

امتیاز: 8.0 از 10 (میزان آراء: 43 نفر)

 

سازندگان سریال:

نویسندگان:

 

 

کارگردانان:

Han Yan

 

سایر عناوین سریال:

عنوان بومی سریال:

值得爱

 

عنوان های دیگر سریال:

Worthy of Love
Zhi De Ai
值得愛

.

دانلود تریلر

.

نسخه زیرنویس فارسی چسبیده (سافت ساب)

E01: 480p720p1080p

E02: 480p720p1080p

E03: 480p720p1080p

E04: 480p720p1080p

E05: 480p720p1080p

E06: 480p720p1080p

E07: 480p720p1080p

E08: 480p720p1080p

E09: 480p720p1080p

E10: 480p720p1080p

E11: 480p720p1080p

E12: 480p720p1080p

E13: 480p720p1080p

E14: 480p720p1080p

E15: 480p720p1080p

E16: 480p720p1080p

E17: 480p720p1080p

E18: 480p720p1080p

E19: 480p720p1080p

E20: 480p720p1080p

E21: 480p720p1080p

E22: 480p720p1080p

E23: 480p720p1080p

E24: 480p720p1080p

E25: 480p720p1080p

E26: 480p720p1080p

 

.

زیرنویس فارسی

ترجمه اختصاصی پروموویز

تمام قسمت ها


آموزش خرید اشتراک VIP

چند نکته که قبل از خرید اشتراک باید رعایت کنید

1. در هنگام خرید حتما از آخرین نسخه مروگر فایرفاکس یا کروم استفاده کنید.

2. از ایمیل معتبر برای ثبت نام استفاده کنید.

3. در صورت بروز هرگونه مشکل در خرید، ابتدا سوالات متداول را مطالعه کنید و اگر مشکلتان حل نشد، از طریق ارسال تیکت در پنل خود، باما در ارتباط باشید.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

مطالب مشابه

    125
    دیدگاه

    77 دیدگاه ها
    48 پاسخ ها
    0 دنبال کنندگان
     
    بیشترین واکنش
    بیشترین پاسخ
    47 ارسال کنندگان دیدگاه
    تازه ترین قدیمی ترین پر امتیازترین
    Shakiba

    چیزی که کاملا توی پیام این سریال مشهود بود اینه که « عشق کافی نیست » جاه طلبی های طرفین و آرزوهاشون می‌تونه باعث بشه از عشق بگذرن …
    در کل جالب بود برام به خصوص دیوانگی کاراکتر ها 💝

    Soniyamix

    بالاخره دارم ازش یه تدوین میسازم دنبال آهنگ های ایرانی مناسب گشتم که خیلی جگر سوز یا خیلی شاد نباشن ظاهرا یکی از اهنگ های سیروان خسروی مناسبشه تا تکمیلش کنم ببینم چی از اب در میاد 🙂 راستی دوستان وقتی داشتم مجدد ریواچ میکردم ذر قسمت پنج سکانس قطار متوجه شدم تمام تصاویری که روی شیشه های قطار انعکاس افتاده بود رویاهای دو نفره و آرمان هاشون بود یه فضای سورئالیسم در قطار و وقتی پلات عوض میشه قطاری رو نشون میده که تا بی انتها داره حرکت میکنه حرکت ریل قطار به صورت پویا و بدون مقصد انگار که میخواست بگه نتیجه مهم نیست بلکه سیر تکامل رشدی و تجربه مسیر زندگیه که مهمه.

    فاطمه

    میدونم سریال قشنگیه وقتی داشت پخش میشد گفتم وایسم تا تموم بشه…الان متوجه شدم ازوناست که قلبمو مچاله میکنه…نه نه من نمیبینمش💔

    Lala

    “ارزشش رو داشت؟” واقعا نمیدونم توی کل سریال به جوابش فکر کردم، نیمه اول سریال واقعا یه عشق زیبا بود توی فقر توی نداری توی شرایط سخت باهم بودن و عاشق همدیگه بودن. خیلی قشنگ بود حتی نگاه کردنشون از پشت فریم هم قلبم رو گرم میکرد. ولی نیمه بعدی سریال همه چیز تغییر کرد، (ادامه اش اسپویل داره) دقیقا مثل چیزی که دای جی گفت از بعد از بهم زدنشون دیگه هیچ چیز مثل سابق نشد… دیگه اون رنگ و بو رو نداشت… درگیر زندگی شدن درگیر پول دار اوردن بودن… با اینکه همیشه کنار هم بودن ولی از لحاظ عشقی از همدیگه دور شدن. از اول سریال بهمون گفتن سال ۲۰۲۵ قراره دیگه باهم نباشن با روش های مختلف، از همون موقع همش توی ذهنم دلیل جداییشون رو سعی میکردم پیشبینی کنم، هر اتفاق کوچیکی که میافتاد میگفتم “یعنی بخاطر این از هم جدا میشن؟” ولی باز از پس همه اش برمیومدن و ادامه میدادن… اونجایی که بیرون از بیجینگ زندگی میکردن و مامان دختره برای اولین بار اومد بهشون سر زد، دید هر روز دارن دعوا میکنن.. قبل از بالا اومدن خورشید میرفتن، اخر شب با دعوا برمیگشتن… اگر اونجا بهم میزدن بهشون حق میدادم، هر ادمی توی اون شرایط کم میاره ولی داجی و ژوشنگ اینجوری نبودن، ده سال این رابطه رو ادامه دادن. حتی خودشونم گفتن کار هر کسی نبود. از پس تمام اون مشکلات باهم بر اومدن و ادامه دادن. ولی باز هم به جدا نشون از همدگیه ختم شد… با خودم میگم اگر همونجا تبلیغات رو قبول میکردن و با پولش خونه میخریدن و ازدواج میکردن، پایانشون اینجوری نمیشد… ولی باز ژو شی گفت ازدواج به معنی هپی اندینگ نیست… ازدواجم میتونه به طلاق ختم بشه… یه خانواده هم میتونه از هم بپاشه… هر بار میخوام ببینم تقصیر کی بود ولی این وسط هیچ کدومشون مقصر نبودن. به نظر اونا عاشقی رو خوب بلد بودن ولی چیزی که نمیدونستن چیزیه که بعد از عشق میاد.. اون حس تعلق اون حس پشتیبانی… ده سال از بهترین سال های زندگیشون رو باهم گذروندن، خاطرات زیبایی داشتن جوری که هر وقت به عقب نگاه کنن میتونن لبخند بزنن. من زوجای زیادی رو ندیدم که بگن مثل روز اول عاشق همیم… همگی به یاد روزای خوبی که داشتن… به یاد سختی های کشیدن… به خاطر دورانی که باهم داشتن، خودشون رو مال هم میدونن، خودشون رو یه خانواده میدونن، برای همینه که باهم هستن و باهمم ادامه میدن. برای همین میگم باید همونجا ازدواج میکردن، اگر معنی اینکه قرار نیست تا ابد عشق آتیشن بهم داشته باشن رو میفهمیدن، و ارزش عشقی که بهم توی این ده سال رو داشتن می‌دونستن هیچوقت از هم جدا نمیشدن. واقعا هر کسی نمیتونه توی زندگیش همچین چیزی رو تجربه کنه. اگه میدونستن دوست داشتن احترام گذاشتن و باهم بودن و دست همدیگه رو ول نکردن چه ارزشی داره‌‌… و باشه چون دیگه عاشق نبودن از هم جدا شدن ولی به چه قیمتی؟؟ به قیمت از بین رفتن درخشش ژو شنگ، به قیمت تنها موندن دوتاشون… دای جی انقدر برای ژو… Read more »

    گلبرگ توی وان جونهوو

    خلاصه بگم

    چیزی که از این سریال یاد گرفتم اینه.
    خیلی وقت ها با محافظه کاری زیاد صرفاً فرصت تجربه کردن رو از خودمون میگیریم
    قرار نیست همیشه پایان همه چیز برامون خوش باشه اما با زیادی حساب کتاب کردن تهش هیچی دستمون رو نمیگیره و یک سری از تجربیات صرف نظر از پایانشون ، ارزشمند اند.

    گلبرگ توی وان جونهوو

    نگم از تاثیری که روی دیدگاهم نسبت زندگی و عشق گذاشت‌.
    جمله ی : «جهان هیچ ارتباط معنا داری با ما نداره» ، دقیقاً در وصف این سریاله.
    قسمت اول این سریال به شدت فانتزی شروع میشه (حداقل از دید من)
    داستان از جایی شروع میشه که داجی( شخصیت زن اصلی) بعد از اینکه به تازگی از رابطه قبلیش بیرون خیلی اتفاقی با ژو شوی آشنا میشه.
    پسری آرمان گرا و خیال پرداز که رویای کارگردان شدن رو داره.
    قسمت اول همه چی به سرعت پیش میره
    داجی و ژو شوی هم رو میبینن ، عاشق میشن، از رویاهاشون برای هم میگن و سریع برای رسیدن به اهدافشون باهم برنامه میریزن
    تصمیم میگیرن خونه و زندگی خودشونو رها کنن و باهم برن پکن.
    برای کسی که قسمت اول سریال رو میبینه همه چیز عجیب و فانتزیه
    اما از قسمت دوم ورق برمیگرده و همه چیز عوض میشه.
    تا قبل از اون فکر میکردم با یه سریال کلیشه ایِ فانتزی طرفم اما بعد دیدم که نه اتفاقاً سریال خیلیم رئاله.
    یهو حقیقت تلخ واقعیت زندگی میزنه تو صورتت.

    گلبرگ توی وان جونهوو

    نظر کلیم درمورد سریال
    درمورد کیفیت ساخت سریال که از هر جهت واقعاً پیشنهادش میکنم
    فیلمبرداری و نورپردازی ، قاب بندی و درکل همه چی خیلی خوب بود.
    فیلمنامه و روند سریال خیلی کشش داشت ، کل ۲۶ قسمت رو بدون اینکه جلو بزنم دیدم ، دقیقا اندازه ی پتانسیل داستان براش وقت گذاشته شده بود.
    اندینگ سریال هم کاملا منطقی بود
    در نهایت بازیگرا🫠
    هردو بازیگر نقش اصلی رفتن جزو بازیگرای مورد علاقم .

    tabeta

    به عنوان مترجم سریال خیلی ممنونم که صبر پیشه کردین و تحمل کردین که ترجمه به پایان برسه
    خودم بیشتر از هرکسی از تموم شدن این سریال جذاب ناراحتم
    ولی توی دوران ترجمه‌ش واقعا بهم خوش گذشت
    امیدوارم ازش لذت برده باشین💙

    کاف

    این اگر درد کشیدن و مازوخیسم بازی نیست چیه؟

    یا کلا برو پی زندگیت
    یا برنگرد نگاه کن و بگو ارزشش رو داشت

    چیزی ارزش داره که توی دستت باشه
    نه مال بقیه

    داجی حسرت داره
    پسره شرمنده اس

    واسه همین میگم جا داشت به نتیجه برسن
    یا رومی روم یا زنگی زنگ

    یا بمونن یا کلا خط بزنن

    این جمله کلیشه ای که حرفه ای باش
    صرفا زاده انسانهای بی بند و باره
    که میخوان هی پارتنر عوض کنن و کک بقیه هم نگزه

    درحالیکه ادمیزاد احساس داره، شخصیت و شعور داره
    قرار نیست هی روابط کوتاه مدت داشته باشه، مگر حیوانیم؟

    کاف

    اون همه تلاش
    همدلی
    پای هم نشستن باید اخری داشته باشه
    اینکه دست در دست هم پیر بشین
    برین سفر
    بچه تونو بزرگ کنین
    توی سلامتی و مریضی به هم تکیه کنین

    نمیشه که جوونیت پای یکی باشه
    اخرشم تنها بمیری
    یا پیش یکی دیگه بمیری که

    اصلا دلیلی اینکه ادما توی جوونی شور عشق دارن یه نوع سرمایه گذاریه
    میخوان نیمه گمشده یا هرچی اسمشو میذارن پیدا کنن
    که بدونن قبل و بعد مرگ یه غمخوار یه همدم یه تکیه یه پایه دارن
    که بعد مرگ حتی بیاد سر قبرت
    اینکه اینجا نشون ندادن دلیل نمیشه که واقعا هیچکدوم تا ابد ازدواج نکنن
    یا اگرم ازدواج نکنن هیچکدوم از اون خصلتها رو دیگه برای هم ندارن

    اینکه اساسا بعد میانسالی زوجی عاقلتر و ارومتر میشن رسم دنیاست

    ولی اینکه بعد کلی دعوا هنوز امید داری که خانوادت پایبست داره دلیل زندگیه

    اینکه هرچی بشه طرف بذاره بره
    و تو بخوای غصه خاطراتتون رو بخوری
    خودش یه غم به غمهای زندگی اصافه میکنه
    رسما مخل ارامش روانه
    نه تمدداعصاب

    ازدواج یا زوج یابی برای ارامش روانه
    برای خیال راحت قلب

    رابطه ای که به نتیجه نرسه چرته
    وقتی دو نفر همو دوست دارن
    پای هم موندن
    اگر ادم باشن به فکر ابدی کردن میرن
    نه زودگذر

    اصلا زندگی زناشویی همینه پر از دلسردی و دلگرمی
    ناراحتی و دلجویی
    جنگ و اشتی

    خلاصه سریال: من بعنوان بیننده میگم: خیر ارزشش رو نداشت
    به قول مامان بزرگها: این پاشنه پا‌ ترکیده بازیها چیه؟ هردمبیلی هم نشد زندگی. موهاتون سفید شد. دلتونم که با همه. سنگهاتونو وا بکنین، برین سر زندگیتون، عمرتون سر رفت تباه‌ها

    tabeta

    ‼️‼️اگه اسپویل نمیخواین کامنت منو رد کنین‼️‼️ . . ‌. کاش کاش کاش میتونستم توی کلمات توصیف کنم که این سریال بالواقع منو توی خودش حل کرد من با تک تک دقایقش همراه شدم و چقدر ازش لذت بردم گریه کردم، خندیدم، حض کردم، قلبم شکست و… داجی اولش رویایی نداشت ولی بعد که با ژو شوی‌ای که موقع حرف زدن از کارگردانی و ساختن فیلم میدرخشید همراه شد، اونم رویای خودشو پیدا کرد البته نه همون لحظه اول توی مسیر کمک به ژو شوی پیداش کرد و این پیدا کردن رویاش چندین سال زمان برد ولی اگه با ژو شوی همراه نمیشد؟ به شهر خودش برمیگشت و احتمالا یه کارمند دولتی میشد و ازدواج میکرد با چندتا بچه قد و نیم قد و بدون رویا به زندگیش ادامه میداد (که وقتی برای اولین بار بهم زدن اینو دیدیم) این دو نفر بخاطر رویا و عشقی که داشتن محرکه هم بودن و توی لحظات سختی بخاطر همدیگه تاب میاوردن ژو شوی بیشتر تحت فشار بود چون علاوه بر خودش داجی هم انتطار داشت که هرطوز شده کارگردان بشه: شرکت تقلبی اریک؟ نشد و پولش رو از دست داد شرکت عروسی هوان شیانگ؟ نشد شن دو؟ نشد شرکت ژائو یانگ گه؟ نشد شرکت خودش و داجی؟ نشد و توی همین حین داره تلاش میکنه که با داجی ازدواج کنه تمام تلاشاش برای ازدواج متوقف میشه هیچی توی دهه سی سالگیشه و از یه تهیه کننده سرشناس داستانی رو میشنوه که ممکنه تهش اینم کارگردانی نکنه و به ژله گیاهی فروشی بره و در لحظه این ترس بهش غلبه میکنه و علارغم صحبتاش با داجی برای تولید فیلمی که هیچی ازش مال اون نیست تایید میده و اگه دقت کنین به داجی هم میگه که بیا باهم انجامش بدیم ولی داجی تصمیمش رو گرفته بوده و دیگه شخصینی مجزا از داجی حامی ژو شوی پیدا کرده داجی‌ای که کارش به اندازه ژو شوی ارزشمنده و میخواد دیده بشه هر دو شخصیت در لحظه بهترین تصمیمی رو که میتونستن گرفتن در حالی که فیلم ساختن برای ژو شوی با عشقش در کنار داجی معنا پیدا میکرد و حالا بزرگترین کارگردان چین میاد و رستوران هات پات میزته چون معنای زندگیش رو از دست داده عشق و وفاداری و حالا این وفاداری رو نثار جوان و بچه‌ش میکنه و خودش رو نمیبخشه و هیچ جوره سمت فیلم نمیره و به وضوح شکسته شدن و گرد پیری رو توی چهره‌ش میبینین دز حالی که داجی تا جایی که میتونسته به نحو احسن از ژو شوی حمایت کرده و کاری بر خلاف ارزشش توی رابطه که همون وفاداری باشه انجام نداده و حالا دنبال رویای مشترکشون میره و چون آدم پرتلاشیه و تسلیم نمیشه، موفق میشه اون سیلی آخر توی اتوبوس قلبم رو شکست ولی به داجی هم حق میدم چون احساس خیانت میکرد و حقم داشت اونجایی که داشتن راجع به خر و پف و دندون قروچه حرف میزدن… عالی بود جوری توی این رابطه زندگی کردن و براشون با ارزش بود که دیگه بحثی از خیانت نبود و داشتن از یه سری مسایل پیش… Read more »

    Maedeh^-^

    در کنار سریال meet your self این سریال برام جز بهترین سریال های چینی بود و واقعا واقعا واقعا پیشنها می کنم ببینید نمی دونم چرا لایکاش انقدر کمه من خودم معمولا سریال چینی ها رو از روی لایک قضاوت میکنم ولی چون از پوستر این سریال خیلی خوشم اومد دیدم و عالی بود حتی از خیلی از سریال های لایک بالای کره ای و چینی عشقشون زیبا تر و داستانشون ملموس تر بود باهاش گریه کردم خندیدم و لذت بردم از بعضی جهات شبیه سریال ۲۱۲۵ بود که اونم فوق العاده بود

    پنکیک کلم🥞

    ادمین جان چرا نمیتونم نظرات رو لایک کنم؟؟؟؟

    لیدی ال

    امروز سریال رو تموم کردم. این سریال قطعا ارزش تماشا کردن رو داره‌. دقیقا مثل اسمش روایت گره یه عشق خوبه. این جور عاشق شدن قطعا ارزشش رو داره. تجربه این رابطه با همه بالا و پایین‌هاش بی نظیره.
    سینماتوگرافی سریال واقعا حرف نداره. من عاشق قاب ها و رنگ بندی سریال شدم واقعا. خیلی خیال‌انگیز خیلی خیال انگیز.
    از این کارگردان فیلم های ویوا لا ویوا و گل قرمز کوچولو رو حتما ببینید هردو به شدت خوش ساخت و قشنگن و تجربه خوبی رو براتون رقم میزنه.
    این کارگردان برام تو لیستیه که حتما کاراشو خواهم دید.

    🌖Midoria 🌔

    میشه بگید آخرش به‌هم میرسن یا نه؟

    Soniyamix

    الان که دیگه سریال تاریخی و مدرن خوب نیست میخوام ریواچ کنم هم اینو هم زیتون سفید رو🌸😭👌🏻

    Soniyamix

    میدونم نقد هامو پایین تر نوشتم و تموم شده ولی یه چیزی یادم افتاد که خواستم بگم.
    قسمت یازدهم سکانسی که تو اتاق بازجویی بودن به حالت چهره جوشوی دقت کردین؟اولش جهرش پر از خشم بود بعدش که پلیس ازش پرسید چند تا بهش زدی و گفت حتی نشماردم تو چهرش انعکاس ناامیدی و حسرت و غم همراه با عذاب وجدانی که انگار خودش رو نقصر میدونست دیدیم…میخوام بگم که چقدر یه کارگردان میتونه تمیز کار کنه و روی یه فیلم اثر بزاره و اکت بازیگرا رو در حد والا نشون بده.

    سابانگ خواه

    شاید چون خودمم شخصیت حساس تری دارم ژوشویرو بهتر درک میکنم تو این رابطه ژوشوی عاشق تر بود

    Zahra

    لطفا خلاصه بگید پایانش چطور بود؟
    اگرم بتونید روند داستان و خلاصه برام تعریف کنید ممنون میشم
    ماشاالله نقد هاتون خیلی طولانیه 😁

    Soniyamix

    📝 #نقد #نقد_سریال #عشق_به_این_قشنگی #عجب_روز_خوبی #عشق_ناب #یک_روز_خوب پارت پایانی به قلم Soniya# •تا قسمت پایانی الان دیدم ذهنم سراسر احساسات متفاوتیه که جریان داره و نمیدونم از کجا بگم که حق مطلب برای اتمام این نقد تمام بشه.رفتار داجی قسمت اخر لحظه ای که با غلو گفت چرا این کتاب رو نوشتی میخواستی از حق خودت دفاع کنی»مورد پسند نبود کاملاً قبول دارم و تایید میکنم. ولی یدگاه ها متفاوته احتمالا بعد خوندن نقد های قبلی و پایان سریال متوجه شدین که داجی و جوشوی از نظر تایپ شخصیتی شبیهه هم نبودن. مهم ترین ضعف های هرکدوم کنترل گر بودن داجی و ای دی اچ دی داشتن جوشوی بود اما هیچکدوم از اینها مانع از خوشحال بودنشون نبود اتفاقا چون علایق یکسانی داشتن و در جهت رویاهاشون خلاق بودن در کنار هم عالی و مکمل هم بودن. اما ببینین همینطور که دیالوگ های سریال با ظرافت اشاره کرد تصمیمات زندگی به معنی تعیین نتیجه نیستن تصمیمات فقط سلسه مراتبی هستن نه همه علت ها، پس حتی اگر جوشوی اون روز دستش رو توی لباس عروس میگرفت یا تا فرودگاه دنبالش نمیرفت یا اون فیلم رو نمیساخت یا… باز هم ممکن بود بنا به دلیل دیگه ای جدا بشن چون خپد داجی هر اعتراف کرد رابطه و حسشون نسبت بهم مثل قبل نیست و نمیتونه ازدواج بدون عشق رو قبول کنه.البته اینکه داجی تایید میکنه جوشوی بهش خیانت کرده رو اصلا موافق نیستم و کاملاً رد میکنم چون جوشوی از زاویه دید خودش اون فیلم رو برداشت تا مسیر ازدواجش با دختره و خرید خونه راحت تر بشه پس اصلا قصد خیانت نداشته و حتی همه اسن سالها بدون دلیل خودشرو شکنجه کرده بود…توی مای لیست واکنش های تندی به شخصیت داجی دادن اما من با نظرات تند اون سایت مخالفم باید از دید هر دونفر به جریان نگاه کنیم داجی به تنهایی شخصیت بی رحمی نداره و آدم بدی نیست حتی زندگیش این ده سال با ژانگ صرفاً صوری بوده. جوشوی هم به تنهایی آدم بدی نیست و شخصیت خیانت کاری نداره من احساس میکنم هر دو به این جدایی نیاز داشتن ولی چیزی که شدیدا ً غمگینم میکنه اینه که جوشوی چون روحیه حساس تری داشت خیلی شکسته شد….ببینین شاید روابط ما در زندگی به معنی رسیدن نباشه رسیدن به هر قیمتی ارزشی نداره به وضوح زوج جینگ شو لیا لین رو برسی کنین اصلا احساس خوشبختی نمیکنن جینگ شو که اختلا خودشیفتگی داره در قسمت آخر روشن بیان کرد که هیچ علاقه ای به جوشوی نداره و صرفاً میخواد پُژش رو جلوی دیگران بده که حتی داجی بهش گوشزد کرد شاید با پول بهترین ساختمان رو بخره وایب نمیتونه با پول قلب آدمها رو بخره!درست مثل وقتی که جوشوی بدون داجی اون فیلم و یا تیزر تبلیغاتی رو میساخت ولی احساس خوشحالی نمیکرد یا درست مثل وقتی که جوشوی یه فیلم عروسی ساده میگرفت اما سراسر شاد بود… پول میتونه راحتی بیاره میتونی آرامش بیاره اما هرگز نمیتونه خوشبختی و خوشحالی مطلق رو تضمین کنه. ما و همه اطرافیانمون میدونیم یه روزی میمیرم ولی باز هم زندگی میکنیم… Read more »