واقعا اگر اسکاری برای بی معنی ترین توییست ویلن وجود داشته باشه همین بردار زی یو باید بگیرتش احمقانه ترین نقشه که هیچ کمکی به داستان نمیکرد وقتی همین الانشم قرار بود شمشیر دار بشه و فقط میتونست پدرشونو بکشه و خودش فعالش کنه یا اصلا به عنوان ارباب جوان هیچکس بهش شک نداشت ولی باید اسمون ریسمون میبافتن براش واقعا احمقانه. اون تهشم هیچ چیزی به داستان اضافه نمیکنه و فقط احمقانس.

به نظرم زی یو به عنوان شخصیت اصلی بدترین، رومخ‌ترین، طلبکارترین و حق به جانب‌ترین شخصیت سریال بود که میشه این رو ضعف نویسنده در نظر گرفت… ببینید شاید بگید آخرش معلوم شد که چقدر باهوش و لایقه ولی اینو در نظر بگیرید که تقریبا 95 درصد سریال ازش یه شخصیت ساده‌لوح و خنگ نشون دادن و بعد یهو خواستن بگن بله این شخصیت به شدت باهوشه و توانا و لایق جایگاهش هست ولی این ضعف نویسندگی هست چون نمیشه یهویی یکی رو که در 95 درصد تایم ساده‌لوح بوده بکنی باهوش‌ترین و قوی‌ترین شخصیت سریال و این توهین به شعور مخاطب هست! من بیننده نمی‌تونم با این همه تغییر همراه بشم…
آزمون‌هارو هم که همرو با پارتی‌بازی، تقلب، کمک و همراهی بقیه، تغییر قوانین، حمایت بزرگان و کل خاندان رد کرد. اصلا درک نمی‌کردم چرا همه به پسر بی‌لیاقت خانواده که در طول زندگیش هیچ کااااری دوباره بگم هییییچ کار مثبتی نکرده بود حمایت می‌کردن؟؟ حتی قوانین رو بزرگان به خاطرش تغییر دادن و کلی براش پارتی بازی کردن. پدرشم که از بچگی فرق گذاشته بود براش و محافظ سرخ رو مجبور کرده بود محافظش بشه. دقیقا چرا؟
ازون بدتر خودش اصلا لیاقت نداشت و یه بارم گفته بود من این مقام رو نمی‌خوام و کلا خانواده گونگ رو نمی‌خوام ولی بعدش اصلا حاضر نبود مقامی که حقش نبود رو ول کنه و می‌گفت من شمشیردارم همه بهم احترام بذارید و مطیعم باشید!! چقدرر پررو.
بزرگان میتونستن برای خوشایند زی یو کل قوانین رو تغییر بدن ولی نتونستن برای شانگ جو بدبخت که رفته بود یه ماموریت انجام بده یه روز صبر کنن! تا آخر سریال چندین بار حقش خورده شد و هیچکی به جز برادرش یوان ژی طرفش نبود… مظلوم‌ترین شخصیت سریال خودش بود که حتی بنده خدا عاشقم که شد عشقش تو زرد درومد. اون شانگ گوان چیان کثافتو بگو انقدر لامصب دروغگو و حیله‌گر بود که الآن اصلا نمیدونم واقعا حامله بود یا اینم دروغ گفت.😐😂 بقیه حرفاشم نمیدونم چقدرش واقعیت بود چقدر دروغ؟ واقعا می‌خواست انتقام بگیره یا داشت شانگ جو رو گول میزد؟؟ این نشون میده واقعا جاسوس حرفه‌ای بود و نسبت به وی شان واقعا کارشو خیلی بهتر انجام داد که تا آخرش حیله به کار برد و دروغ گفت. ولی بیچاره شانگ جو گیر همچین آدمی افتاد.
به من بگید وقتی از قبل یه نفر وجود داره که از همه نظر لایق یه مقام هست و کل زندگیش رو وقف خاندان کرده و براش زحمت کشیده ما چرا باید منتظر باشیم تا زی یو پیشرفت کنه و بالاخره خنگ بازیاش رو بذاره کنار؟ مهارت‌های رزمی رو که نگم یهو چیزی رو به دست آورد که برای بقیه چندین سال طول کشیده و بازم رفت روی اعصاب.
چندین بار با دلیل و مدرک شانگ جو گفت جاسوس‌ها اینجان و ووجی بی‌نامه و وی شان مشکوکه، حتی زن خودشم شکنجه کرد چون مشکوک بود ولی زی یو با چرت و پرت و دروغ حرفاش رو رد کرد و گفت تو از حسودی اینطوری میگی😐😐
خلاصه سریال رو به خاطر شانگ جو و برادرش یوان ژی تا آخر دیدم و اگر این دو تا نبودن دراپ می‌کردم چون هرچی می‌گذشت زی یو برام چندش‌آورتر میشد و اصلا به رابطه‌ی عاشقانه‌شون هم علاقه نداشتم چون وی شان هم در طول سریال واقعا کار خاصی به جز عاشق شدن انجام نداد! پس اون سکانس آخر هم دیگه برام مهم نیست چون اصلا زوج اصلی برام مهم نیستن…
ولی چقدر برومنس شانگ جوعه و یوان ژی برام قشنگ بووود. چقدر اشکای یوان ژی به خاطر برادرش سوزناک بود و چقدر حسودی کردنش‌هاش کیوتتت😍 آخر سر هم که همه با هم آشتی کردن جالب بود.
ببین دیگه حتی آخرش اون داداش بزرگه هم گفت پدر می‌خواست مقام رو بده به شانگ جو و حکم هم نوشته بود و مهر کرده بود و این دسیسه و نقشه من بود که اون حضور نداشته باشه تا زی یو که از همه بی‌لیاقت‌تر هست مقام رو بگیره! یعنی دیگه رسما تایید شد مقام حق شانگ جو هست ولی بازم این حقش رو ازش گرفتن و من چقدر داشتم حرص می‌خوردم.

دقیقا چرا زی یو باید ارباب شمشیر بشه؟؟ از هر زاویه‌ای نگاه می‌کنم این حق شانگ جوئه هست…
از لحاظ لیاقت، سن و ارشدیت، توانایی، هوش، کاریزما، تلاش و دستاوردهای گذشته و… فک کن رفتی ماموریت انجام بدی و داری زحمت میکشی بعد بگن چون تو اینجا نبودی پس پسر بی‌لیاقت خانواده که اینجا حضور داشت حق تورو می‌گیره.😐😐
دو بار تا حالا حقش رو خوردن و مقام رو دادن به یکی دیگه! حالا اون جانشین قبلی باز اوکی بود چون سنش بیشتر بود و توانا هم بود ولی عاخه زی یو واقعا مناسب نیست از هیچ لحاظی.
من حس می‌کنم پدرشون توی این تصمیمات دخیله، یعنی اصلا دلش نمی‌خواسته این مقام مال شانگ جوئه باشه و همه چیز رو خودش برنامه ریزی کرده.

این چه پایانیه کاملا نیاز به فصل دو داره تو چند دقیقه آخر یهو سر و کله دوتا نفر از ووفنگ پیدا شد و نفهمیدیم مرد یا نه شایدم خواهر دوقلوشو فرستادن پیش زی یو… در کل کلی جای سوال گذاشت که چی میشه😭 کاش فصل دو داشته باشه در آینده

زوج دوم کم کاری شدا
احساس میکنم نعمتای خدا حیف و میل شدنننن🤧

علاوه بر پایان بسیار بدی که سریال داشت اونش هیچی
یه کیس از زوج دوم به من بدهکار یعنی چی آخه زوج به این هاتی چطور دلش اومد تازه نشون داد دختره آخرش گفت حامله به روش صداوسیما حامله شد چرا خداالعنتت کنه کارگردان
بعد اون پسر مو آبیه چجوری یه شبه بزرگ شد شد جوزف😂پسرم چقدر زیبا شده بود اینجا

من واقعا شخصیت شانگ جوئه رو بیشتر دوست دارم خیلی با جربزه و دانا وآقا تر زی یو هستش و اگه مثلث عشقی بود من دراپ میکردم حالا که دو زوجی هستش خیلی قشنگ ترن و من زوج دوم هم برام جذابیتش به اندازه زوج اوله