دانلود برنامه Change Days Season 2

جونگ هونو از همه بیشتر دوس دارم، خیلی بچه مظلومیه و با هدف لاس زدن و ایناعم نیومده و در عین اینکه با همه رفتار خوبی داره ولی مرزشم حفظ میکنه، خیلی درونگراس و همه چیو میریزه تو خودش و دوس دختر مزخرف خودشیفته‌ش اصلا لیاقتشو نداره، این بچه حتی بلد نیس عصبانی شه و وقتی عصبانی میشه به جاش خنده دار و کیوت میشه. در کل خیلی آدم دوس داشتنی ایه و من بین همه این برنامه ها، بعد از ایدونگ هارت سیگنال ۳ جونگ هونو دوس دارم.
جی یو هم دختر دوس داشتنی ایه و هم اخلاقش خوبه هم لاس نمیزنه. فقط من از اینکه نمیتونه دخترباز بودن دوس پسرشو ببینه خیلی حرص میخورم. به نظرم بیش از حد داره به خاطر اون جدایی چن سال پیششون خودشو مقصر میدونه، و اون احساس تقصیر قدیمیش باعث شده اتفاقایی که الان دارن میفتن رو هم فک کنه باز تقصیر خودشه.
تو این برنامه فقط همین دو نفر بودن که دوسشون داشتم و دلم باهاشون صاف بود :دی
و اما دوهیونگ، که هر چقد بگم حالم ازش بهم میخوره کم گفتم. واقعا متنفر بودم وقتی میرفت لاساشو میزد و موقعی که برمیگشت پیش جی یو قیافشو عین گربه شرک میکرد. ادم به این دورویی اونم تو برنامه ای که همه دنیا دارن میبیننش؟ حداقل ظاهرو حفظ کن اخه…
از هه یونم به اندازه دوهیونگ بدم میومد، اینم واسه خودش میرفت لاساشو میزد بعدم که برمیگشت پیش ته هوان دست پیش میگرفت که پس نیفته. یه آدم واقعا manipulative بود. با حرفاش باعث میشد نه تنها پیش ته هوان مقصر به نظر نیاد بلکه احساس تقصیرو به ته هوان تزریق میکرد.
هی هیونم واقعا ادم خودشیفته و خودخواهی بود که خودش هرکاری میخواست میکرد ولی از جونگ هون عصبانی میشد اگه کاری یک صدم اونو انجام بده. خودشم میومد راست راست تو دوربین نگا میکرد میگف من هرکاری بخوام میکنم ولی جونگ هون حق نداره، چون من بدم میاد 😐
اخراشم که به طرز مسخره ای متحول شده بود حتی بیشتر رو مخم بود. یکی از مجریا توصیف خوبی ازش داشت که انگار اول که وارد برنامه شده بود این قرار گذاشتن با بقیه براش جالب و هیجان انگیز بود ولی آخراش فهمید همچین مالیم نیستن و یادش افتاد همون دوس پسر خودشو بچسبه.
دلیل به هم زدنشونم که واقعا بی معنی بود، یه جوری سربازیو واسه خودشون گنده کردن انگار چیه. هر چند که به جز سربازی بحث مسائل مالی و بیکاری پسره ام بود که به نظرم این دلیل قابل قبولی بود. ولی خب جفت این دلیلا واسه شرکت تو این برنامه منطقی نبودن. مثل بقیه مشکلات درون رابطه ای نداشتن که با حرف زدن و رفع سوتفاهم بخواد برطرف شه.
به هیوگی حس دوگانه ای دارم، هم ازش بدم میاد هم دلم براش میسوزه. اینم با اینکه با بقیه میرفت قرارای مختلف ولی معلوم بود ارامش نداره و نگرانیش مشکل خودش و دوس دخترشه و دنبال الکی لاس زدن نیس. با اینکه خودش اصرار داشت ادم کم حرفی نیست و فلان ولی به نظر من ادم درونگرایی بود و انقد حرفاشو نگه میداشت تو خودش که یهو تو یه موقعیت نامناسب منفجر میشد و گند میزد بعدم پشیمون میشد. و معلوم بود که واقعا هیوگی و یون سول همدیگرو دوس دارن فقط بلد نیستن درست ارتباط برقرار کنن و به خاطر تفاوتای زیادشون واسه هم مناسب نیستن. دلیل دیگه ای که واسه هیوگی با وجود رفتار مزخرفش دلم میسوزه اینه که حرفایی که تو دعواها میزنه از ته دلش نیستن، یه دیوار دفاعی محکم داره و واسه اینکه حفظش کنه هر وقت قراره معذرت خواهی کنه واسه اینکه خیلیم غرورش نابود نشه میگه تقصیر تو ام بود و کلا یه جوری معذرت خواهی می‌کنه که غرورشو نشکنه و با طرز حرف زدنش بدتر میکنه همیشه قضیه رو. ولی میشه کاملا حس کرد که واقعا یون سولو دوس داره فقط بلد نیس درست رفتار کنه باهاش و البته یون سولم خودش به قضیه دامن میزنه چون اونم خیلی اعصاب خورد کنه.
یون سولم خیلی وضعیت بدی داشت و در طول برنامه خیلی دائما افسرده بود و خسته و درمونده بود. کاش این دوتا اصن تو این برنامه شرکت نمیکردن و زودتر بهم میزدن. (هر چن که بقیه ام کاش شرکت نمیکردن).
ته هوانم با اینکه خیلی ازش خوشم نمیاد ولی در مقایسه با هه یون روانی خیلی خیلی بهتره. اینم یه بار یکی از مجریا توصیف خوبی ازش داشت که احساسات و افکارش بچگونه نیستن ولی نوعی که بیانشون میکنه بچگونه ان. که البته بیشتر به خاطر رفتار هه یون بود به نظرم. این دوتاعم اصلا واسه هم مناسب نبودن و دوس داشتم به هم بزنن. دروغ چرا اصن هر چارتا زوج من دلم میخواس بهم بزنن و این رابطه های سمیشونو تموم کنن. هر چن که شایدم تا الان با دیدن برنامه و باخبر شدن از اتفاقات طی برنامه، دیگه به هم زده باشن.
راستی هیوگی هم قیافش هم صداش خیلی شبیه وودوهوان بود و حتی شخصیتشم تا حدی منو یاد سونهوی مای کانتری مینداخت.

چقدر واسه هیوگی که اخرش داشت گریه میکرد گریه کردم ولی خوب خودش عاملش بود دیگه داشتم به ۵۰۰ روزشون حساسیت پیدا میکردم تا اخر فقط دختره سعی داشت درستش کنه

زوج ته وان و معلمه رو هم دوست نداشتم بهم برگردن چون واقعا تو مخی بودن تعجب کردم از تغییر نظرشون

ولی اون تا زوج دیگه رو حدس میزدم برگردن بهم