جیانگ: چون شب عروسی نداشتیم تا خاموش شدن شمع ها حق نداریم از اتاق بیرون بریم
۲۴ ساعت اون شمع های بزرگ طول میکشه خاموش شه!!!!!
:)))))))))

جیانگ چانگ یانگ به خاطر حفاظت از شاه و امنیت مجبور به تظاهر به فساد و عیاشی بود هر چند یه قلب مهربون داشت که مودان خیلی زود از هویتش آگاه شد ولی سکانسی که در معبد در کنار جیانگ مسخره شد که حیف توست کنار همچین شوهر فاسدی که اویزونته
مودان با غرور گفت این من که آویزون همچین مردی هستم اون یه مرد تمام عیاره
و شیطنت جیانگ که گفت:من اینقدر خوشتیپم که مودان عاشق چشم و ابروی منه و ولم نمیکنه اون ازهمه نظر یه همسر فوق العاده س که مودان کمرشون فشار میده(:

مودانی که بعد از دیدار یار ازش لحظه ایی جدا نشد و در خلوت عاشقانه با همسرش ساعتها در آغوشش موند دستاشو روی زخم های او کشید و محکم تر بغلش کرد و اشک می‌ریخت
جیانگ غمگین بود که چقدر رنج به این دختر داده و بهش گفته بود که با این اعتراف عشق نمیخواد مودان عذابی بکشه و تحمل مرگ برای او و بالعکس خودش غیر ممکنه انگار مودان تازه جملات جیانگ رو از ته قلبش درک کرده بود که زندکی بدون هم براشون غیر ممکنه

ای خدا از دست جیانگ که مودان میگه مامانم ازت راضیه
جیانگ میگه معلومه از کجا داماد به این گلی گیرش میاد
مودان هم هلش میده میگه سنگ پا قزوینی عاشق مترجمم😂

مودان:کی دلتو بهم باختی؟
سوژی:همون موقعه که چشاتو دیدم فهمیدم نمیتونم این چشمها رو رها کنم

چیزی که داخل این سریال دوس داشتم استایل خانماشون درسته که خیلی شلوغ پلوغ ولی وقتایی که مودان دعوا و بزن بزن میکرد مخصوصا اون دعوای آخرش با لیوچانگ کل موهاش خاکی و بهم ریخته شده بود چیزی که داخل اکثر سریالای چینی که من دیدم نیست و طرف بعد کلی درگیری و بزن بکش و افتادن تو آب هنوز استایل موهاش ی ذره تکون نمیخورد!!!!

واقعا عاشق مودانم خیلی رک و اهل احساسات الکی و دست و پاگیر نیست صاف به جیانگ گفت نمیتونی از احساسات من فرار کنی😂😂 یا وقتی گفت فک کردی وقتی مردی من میشینم واست عزا میگیرم و زندگیم تموم میشه😂😂

قسمت ۱۹
اخر قسمت ۲۱ دقیقه ۳۶
و ۸ به بعد قسمت ۲۲
اشکای من تموم شد
متفاوت ترین کلیشه شکن ترین و رمنس ترین درامی که تا حالا دیدم

فن ها یا حالا طرفدارای شیان میگن چون خودم چک میکنم کامنتا رو گفتن که این سریال اولین سریال شیان و البته تاریخیشه که بوسه هاش بیشترین رکورد رو داره و هات تره😁

سلام سابش رو پس کی میذارین؟🥺😢

وای من یه اسپویل دیدم عزیزکانم😭🥹
اسپویله
نمیدونم قسمت ۲۰ هست یا ۲۱
ولی بازم نمیدونم خواب مودانه یا نه
کنار رودخونه که قبلا پشت صحنه شو دیدیم
مودان صورت جیانگو با دستاش قاب میگیره انگار باورش نمیشه جای زخماشو دست میزنه و خودش پیش قدم میشه برای بوسه 😭چقدر قشنگ بود برای اولین بار دیدم که هنرپیشه ی زن اینقدر با احساس و خودش شروع کننده باشه
شیان هم چشاش پر از غم و اشک بود
مودان فقط صورتشو گذاشته بود روی صورتش نفس می‌کشید 🥹🥹🥹

خدایی خیلی بهم میان لی شیان و یانگ زی ❤️❤️🫠
سریال قبلی شون جز اولین سریالانی چینی بود که دیدم تقریبا ۵ و ۶ سال قبل و شیپشون میکردم ولی نمیدونستم از نظر بقیه هم بهم میان 💕
پارسال که سریال جدیدشون اومد انقدر ذوق زده شدم 😍 دیگه اونم همچین فیلم نامه قوی و شخصیت پردازی 😊
منو یاد سون یه جین و هیون بین زوج سریال سقوط بر روی تو میندازه 💞

بالاخره هر چی مرز بینشون بود گذاشتن کنار و یکی شدن 😍❤️
سوژی جان ۳ سال تمام چطور جلوی خودت رو گرفته بودی مرد؟❤️‍🔥❤️‍🔥
از اون شب جشنواره هر بار که همو میبینن تو حلق و بغل همن🤭😁

نگاه چوان یوان به دافو هنگام تماشای آتیش بازی(:
ولی سکانس هات حمام گل هم یه لول بالاتر از توقعم بود شیان و یانگزی شیپ تا ابد

دیدم ی عده میگن اتفاقای فصل دوم لازم نبوده و به قول خودشون داستان فصل دوم ضعیف خواستم بگم اگه دنبال جنگ و دعواهای عجیب غریب بین کاراکترها مخصوصا هووا و زنهای کینه ای که پوست هم رو بکنن بدون اینکه دلیل این کارشون مشخص نباشه این سریال رو نبینید این سریال داستان زندگی و نتیجه رفتار عادی زنان در طبقات و شرایط مختلف و زندگی هر کاراکتر نماد اتفاقاتی که ممکن بود برای مودان بیفته اگر مودان مثل اون کاراکتر رفتار میکرد و زندگی خودش رو انتخاب میکرد وضعیت خدمتکار مودان نشون میده به ما که اگر مودان تو اون خانواده میموند چه بلایی سرش میومد هووی مودان نشون دهنده اینه که اگر یک زن زندگیش رو برمبنای تلاش برای جلب توجه مردی بگذرونه که حتی دوسش نداره صرفا واسه اینکه از نظر ظاهری در رفاه باشه آخر زندگیش چی میشه صیغه سلطنتی که همه بهش غبطه میخوردن زنی که داخل زندگی مجردیش شاد و جنگجو بود بعد ازدواجش زنی افسرده و دل شکسته شده بود چرا چون فقط طبق سنتهای سلطنتی هدفش بله قربان گفتن جلوی شوهرش شده بود و همسرش رو اول شاه و قدرت مطلق زندگیش میدید بدون اینکه اون رو مانند شوهر و یک انسان ببینه و اصلا احساسات این شوهر واسش ارزشی نداشت و بهش توجه نمیکرد حتی حاضر بود واسش صیغه جور کنه چرا چون سلطنت همین رو میخواست بدون کوچکترین مخالفتی مادر مودان نشون دهنده زن مهربونی که از دنیای اطرافش خبر نداره و فقط اون چیزی رو میدونه که بهش میگن و آخرش از تواناییش سواستفاده میشه دوست جیانگ چنگ که مثلا قرار بوده با جیانگ چنگ ازدواج کنه خیلی راحت میتونست به اجبار باهاش ازدواج کنه ولی اونقدر واسه خودش ارزش قایل شد که وارد رابطه ای که نمیخوانش نشه چیزی که متاسفانه اکثر زنها انجام میدن وارد رابطه بین دو نفر میشن ولی در مورد همین خانم مودان با اون همه غرور شکست خورده بود چون مودان مثبت به تمام معنا با قدرتهای خارق العاده که داخل خیلی از سریالا میبینیم نیست داخل این سریال مودان میدونه که فقط ی تاجر عادی که حریف ثروتمندا و افراد سلطنتی نمیشه ولی وقتی فهمید چه اتفاقاتی واسه پدر و مادرش به خاطر همین افراد افتاده کلا هدف زندگیش عوض شد از زنی که فقط میخواست گل بفروشه تا بتونه پول دربیاره و ثروتمند بشه این وسط حالا به کارکنان و اطرافیانش هم کمک میکرد ولی چون فهمید هرچقدر پول داشته باشه بازم راحت میتونه قربانی بشه کلا هدفش عوض شد حتی پرنسس داستان هم خودش انتخاب کرده که اینطوری زندگی کنه براساس اتفاقاتی که قبلا واسش افتاده خودش رو خوار و خفیف مردی کرده که دوسش نداره کاری که مودان توی زندگیش انجام نداده سکانس بیرون از زندان بین مودان و دوست جیانگ جنگ اتفاق افتاد ی سکانس معمولی نبود سکانسی بود که اختلاف طبقاتی رو خیلی خوب نشون میداد اینکه جیانگ بعد اتفاقاتی که واسه مودان میفتاد سعی میکرد کناره گیری کنه کاملا طبیعی بود در کل میگم به این سریال با دیدی متفاوت از بقیه سریالای سیدراما نگاه کنید… Read more »

یه چیزی که توی این سریال چشممو گرفته مهمونیاشونه…هر مهمونی یه گروه رقص جدید با اهنگا و رقصای متفاوت میان اجرا میکنن و اصلا مثل سریالای دیگه نیست که واسه از سر باز کردن باشه ، واقعا قشنگ اجرا میکنند

بعد ۴۷ قسمت بالاخره ما یه

سو ژی😭💔

من خودم تا ۱۷ دیدم اینجا نمیدونم چطوریه ولی بهتون بگم ۱۷ قند و نبات ازش میریزه 😭😭😭😭
تا ابد شیان و یانگزی رو باهم شیپ میکنم
صمیمیت این تا گوگوجی ای خدا